امیر ارسلان یاراحمدزهی؛ بهزاد قنسولی
چکیده
هنگام ترجمه، در بسیاری از موارد عدم توجّه به موارد جزیی میتواند تغییرات جدّی در پی داشته باشد. این مسئله میتواند در متون مذهبی نمود بیشتری داشته باشد. از این منظر، مقالۀ حاضر سعی دارد تا از طریق بهکارگیری روشی توصیفی و تطبیقی به این مسئله در ترجمهها و زبانهای مختلف توجّه بیشتری کند. در این تحقیق به بررسی ترجمههای سورۀ بقره ...
بیشتر
هنگام ترجمه، در بسیاری از موارد عدم توجّه به موارد جزیی میتواند تغییرات جدّی در پی داشته باشد. این مسئله میتواند در متون مذهبی نمود بیشتری داشته باشد. از این منظر، مقالۀ حاضر سعی دارد تا از طریق بهکارگیری روشی توصیفی و تطبیقی به این مسئله در ترجمهها و زبانهای مختلف توجّه بیشتری کند. در این تحقیق به بررسی ترجمههای سورۀ بقره به دو زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از دیدگاه فن لوون زوارت (در راستای پارادایم توصیف) پرداخته شده است. از دید زوارت ترجمۀ یکپارچه نوعی از ترجمه است که در سطوحی بالاتر از جمله، چیزی از متن حذف یا بدان اضافه نمیکند. وی معتقد است، در ترجمۀ یکپارچه، تبدیلهای ترجمهای در دو سطح اتّفاق میافتند: نخست سطح خُرد (شامل جملهها، بندها و گروهها است) و دوم سطح ساختاری کلان (مثلاً تغییر در شخصیتپردازی، سبک یا زاویۀ دید روایت). نتایج این بررسی حاکی از آن است که ترجمههای فارسی دارای یکپارچگی بیشتری نسبت به دو ترجمۀ انگلیسی هستند که شاید بتوان آن را به تسلط بیشتر مترجمان ایرانی و نزدیک بودن مفاهیم مذهبی و امکان وامگیری در بسیاری از مفاهیم خاص قرآنی در ارتباط با دو مترجم دیگر دانست.
علی رئیسی؛ منوچهر جعفری گوهر؛ بهزاد قنسولی؛ امیر رضا نعمت تبریزی
چکیده
پدیدۀ فرسایش زبانی بهعنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارتهای زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیطهای آموزشی به وجود میآید. در مهارتهای تولیدی، جنبههای متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار میگیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش ...
بیشتر
پدیدۀ فرسایش زبانی بهعنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارتهای زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیطهای آموزشی به وجود میآید. در مهارتهای تولیدی، جنبههای متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار میگیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش زبان خارجی بر میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مهارت گفتاری زبانآموزان ایرانی میپردازد. به این منظور، در پژوهش حاضر 37 نفر از فراگیران زن و مرد زبان انگلیسی در بازۀ سنی 18 تا 35 سال و با سطح مهارت گفتاری متوسط و پیشرفته بر اساس روش «نمونهگیری در دسترس» انتخاب شدند. همچنین جهت ارزیابی توانایی صحبت کردن شرکتکنندگان، از آزمون آزمایشی «آیلتس» در قالب موضوعات مختلف در چهار مرحلۀ پژوهش و در طیّ یک دورۀ نُهماهه (در ابتدای مطالعه، سه ماه، شش ماه و نه ماه پس از قطع فرایند یادگیری زبان) استفاده شد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون «ANOVA» با مدل اندازهگیری مکرّر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد فرسایش، تأثیر قابل توجّهی بر متغیر پیچیدگی دارد. همچنین از نظر دقّت زبانی نیز اختلاف معنیداری در هر چهار مرحلۀ مطالعه مشاهده گردید. بهطور مشابه، در ارتباط با متغیر روانی کلامی، نتایج حکایت از تأثیر قابل توجّه فرسایش بر این جنبه از گفتار دارد. افزون بر این، نتایج مربوط به اندازۀ اثر نشان میدهد که فرسایش، بیشترین تأثیر را بر روانی و کمترین تأثیر را بر دقّت گفتار دارد. درمجموع، نتایج نشانگر آسیبپذیری قابل توجّه کلّیۀ جنبههای مهارت صحبت کردن در مقابل فرسایش زبانی است.
ویدا دهناد؛ آذر حسینی فاطمی؛ بهزاد قنسولی
چکیده
همسو با یافتههای جدید در حوزههای بینارشتهای فلسفه و روانشناسیِ عواطف و شناخت، بهکارگیری سنجههای عاطفی در ارزیابی واکنش خوانندگان به متونِ حاویِ دوراهی اخلاقی مورد توجّه و علاقه محقّقان قرار گرفتهاست. این مطالعه نیز با استفاده از تکنیک «دلفیفازی» و نظر خبرگان به پیشبینی واکنش عاطفی‑شناختی دو گروه از خوانندگانِ ...
بیشتر
همسو با یافتههای جدید در حوزههای بینارشتهای فلسفه و روانشناسیِ عواطف و شناخت، بهکارگیری سنجههای عاطفی در ارزیابی واکنش خوانندگان به متونِ حاویِ دوراهی اخلاقی مورد توجّه و علاقه محقّقان قرار گرفتهاست. این مطالعه نیز با استفاده از تکنیک «دلفیفازی» و نظر خبرگان به پیشبینی واکنش عاطفی‑شناختی دو گروه از خوانندگانِ «وظیفهگرا» و «سودگرا» در متون حاوی دوراهی اخلاقی پرداخت. برای این منظور، از یکی از روشهای تحقیق ترکیبی، یعنی تکنیک دلفی سهفازی، برای جمعآوری دادهها یا نظرات خبرگان استفاده گردید. این گروه متشکل از نُه نفر از مدرّسان زبان انگلیسی دانشگاه و مشاوران روانشناسی مسلط به زبان انگلیسی بودند. ابتدا، شش سؤال اوّلیۀ راهبردی برای ارائه نظر در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از کُدگذاری و تبدیل دادههای کیفی به کمّی و تهیۀ نقشۀ مفهومی، ابتدا درصد توافق دوبهدوی میان ارزیابان محاسبه و سپس از فرمولهای «آلفای کریپندرف» و «کاپای فلیس» برای تعیین پایایی 72 جفت تصمیم استفاده گردید. مقادیر قابل قبول 0.76، 0.72 و 0.71 به ترتیب برای فرمولهای بیانشده به دست آمد. بر اساس نتایج دو مرحله از تکنیک دلفی، پرسشنامهای نُهگزارهای با ماهیّتی روششناسانه و با ساختار طیف لیکرت هفتگانه تدوین و مجدداً به تأیید نظر خبرگان گذارده شد. پس از رتبهدهی گزارههای پرسشنامه توسط خبرگان، از ضریب همبستگی درون طبقهای با مدل دوراهه‑اثر تصادفی استفاده شد. مقدار قابل توجّه 872/0 از این محاسبه به دست آمد که مؤید همسویی خبرگان در مورد گزارههای سنجهها عاطفهبنیان در ارزیابی متون حاوی دوراهیهای اخلاقی بود. لازم به یادآوری است که جمعآوری آرای خبرگان و ارزیابی پایایی آراء در سه راند متوالی در حدود چهار ماه به طول انجامید.
سیما ضیایی؛ بهزاد قنسولی؛ ضرغام قبانچی؛ حسام الدین شهریاری
چکیده
هدف این مقاله طراحی و اعتبارسنجی شاخص سنجشی است که بتوان با آن هوش روایی در نوشتار را ارزیابی کرد. پیشنویس ابتدایی این شاخص که براساس تعریف رندال (1999) از هوش روایی تهیه شده، شامل 13 گزینه است که هرکدام از آنها بخشی از تعریف رندال را در بر میگیرد. در راستای روایابی این شاخص سنجش، از 200 زبانآموز ایرانی که در سطح FCE به یادگیری زبان انگلیسی ...
بیشتر
هدف این مقاله طراحی و اعتبارسنجی شاخص سنجشی است که بتوان با آن هوش روایی در نوشتار را ارزیابی کرد. پیشنویس ابتدایی این شاخص که براساس تعریف رندال (1999) از هوش روایی تهیه شده، شامل 13 گزینه است که هرکدام از آنها بخشی از تعریف رندال را در بر میگیرد. در راستای روایابی این شاخص سنجش، از 200 زبانآموز ایرانی که در سطح FCE به یادگیری زبان انگلیسی مشغول بودند خواسته شد تا پویانمایی کوتاهی را ببینند و آن را در قالب نوشتار برای دوست خود تعریف کنند، درحالیکه اجازه یادداشتبرداری و استفاده از هیچگونه منبع زبانی را نداشتند. سپس تمام نوشتهها، براساس شاخص سنجش طراحیشده در طیف لیکرت نمرهگذاری شدند و تحلیل آماری EFA بر روی نمرات صورت گرفت. نتیجه این پژوهش به شاخص سنجشی دَهگزینهای ختم شد که دارای اعتبار 88/0 میباشد و سه فاکتور کلی را در بر میگیرد. این سه فاکتور عبارتاند از: انسجام داستان، شناسایی و معرفی عناصر داستان، فصاحت و بلاغت.
مصطفی امیری؛ بهزاد قنسولی؛ ضرغام قپانچی
چکیده
مطالعة حاضر به بررسی رابطة بین عملکرد زبانآموزان ایرانی در بخش خواندن آزمون تافل با راهبردهای تستزنی و نیز آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن میبپردازد. شصت و دو دانشجوی رشتة زبان انگلیسی بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون بسندگی دانش زبانی نلسون نمونه، بخش درک و مطلب، آزمون تافل، پرسشنامة راهبردهای ...
بیشتر
مطالعة حاضر به بررسی رابطة بین عملکرد زبانآموزان ایرانی در بخش خواندن آزمون تافل با راهبردهای تستزنی و نیز آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن میبپردازد. شصت و دو دانشجوی رشتة زبان انگلیسی بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون بسندگی دانش زبانی نلسون نمونه، بخش درک و مطلب، آزمون تافل، پرسشنامة راهبردهای تستزنی و پرسشنامة آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن ((MARSI استفاده شد. دادهها از طریق آمار توصیفی و آزمونهای آماری همبستگی و تیتست مستقل با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخة 19 مورد تحلیل شد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین استفاده از راهبردهای تستزنی و بخش خواندن آزمون تافل همبستگی منفی (13/0-) و بین آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن با بخش خواندن آزمون تافل همبستگی پایینی (17/0) وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که دانشجویان بیشتر از مؤلفة راهبردهای استدلالی خواندن استفاده مینمایند. بهعلاوه، تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین سطح بسندگی زبان انگلیسی و نمرات دانشجویان در بخش خواندن آزمون تافل رابطة معناداری وجود دارد (r =0.74، (p< 0.001 . در پایان، پیشنهادهایی برای استفاده از راهبردهای پاسخ به سؤالات خواندن آزمون تافل ارائه میشود.
غلام حسن خواجوی؛ بهزاد قنسولی؛ آذر حسینی فاطمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، طراحی و رواسازی پرسشنامهای برای سنجش هیجانها معلمهاست. بدینمنظور، پرسشنامهای آنلاین تهیه شد که 326 معلم زبان انگلیسی در شهرهای مختلف ایران به آن جواب دادند. برای رواسازی پرسشنامه از دو روش نظریه کلاسیک اندازهگیری و نظریة پاسخسؤال استفاده شد. ابتدا، تکبعدی بودن پرسشنامه با تحلیل رش بررسی شد. سپس، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، طراحی و رواسازی پرسشنامهای برای سنجش هیجانها معلمهاست. بدینمنظور، پرسشنامهای آنلاین تهیه شد که 326 معلم زبان انگلیسی در شهرهای مختلف ایران به آن جواب دادند. برای رواسازی پرسشنامه از دو روش نظریه کلاسیک اندازهگیری و نظریة پاسخسؤال استفاده شد. ابتدا، تکبعدی بودن پرسشنامه با تحلیل رش بررسی شد. سپس، تحلیل عاملی اکتشافی بر روی دادهها انجام شد که شش خردهمقیاس را نشان داد. سپس، تحلیل عاملی تأییدی بر روی مدلی ششعاملی انجام شد که در نهایت روایی پرسشنامه را تأیید کرد. همچنین بهمنظور برسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
فرزانه شادلو؛ حسام الدین شهریاری احمدی؛ بهزاد قنسولی
چکیده
بسیاری از پژوهشهای انجامشده، به بررسی پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک ﭘرداختهاند، اما برخی از ﭘﮊوهشها، جملهوارهها و جملهوارههای وابسته و برخی دیگر گروهواﮊهها و مخصوصاً گروهواﮊههای اسمی را بهعنوان بهترین معیار جهت سنجش پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک لحاظ کردهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای دستهبندی ...
بیشتر
بسیاری از پژوهشهای انجامشده، به بررسی پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک ﭘرداختهاند، اما برخی از ﭘﮊوهشها، جملهوارهها و جملهوارههای وابسته و برخی دیگر گروهواﮊهها و مخصوصاً گروهواﮊههای اسمی را بهعنوان بهترین معیار جهت سنجش پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک لحاظ کردهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای دستهبندی ﭘیشنهادی لو (۲۰۱۱) به بررسی بسامد ۵ مؤلفۀ دستوری در ﭘیکرهای متشکل از متون استدلالی به زبان انگلیسی میﭘردازد. متون استدلالی در این ﭘیکره توسط زبانآموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی نوشته شدهاند. در این راستا، ۱۴مشخصۀ ﭘیچیدگی دستوری در این پژوهش بررسی شد و نتایج بررسی آماری حاکی از آن بود که ۵ مشخصه (میانگین طول تی یونیت ، گروهواژههای فعلی بهازای هر تییونیت، میانگین طول جملهواره، اسموارههای ﭘیچیده بهازای هر تییونیت و اسموارههای ﭘیچیده بهازای هر جملهواره) از ۱۴مشخصه، تفاوت معناداری را بین سه گروه مورد بررسی در این ﭘﮋوهش نشان دادند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مشخصههای مبتنی بر پیچیدگی گروهواژهها در ﭘیشبینی پیچیدگی دستوری در متون استدلالی از اهمیت بالاتری برخوردارند و در نتیجه گروهواﮊهها و مخصوصاً گروهواﮊههای اسمی نیاز به بررسی بیشتری در پژوهشهای آتی دارند.
الهام ناجی میدانی؛ رضا پیش قدم؛ بهزاد قنسولی؛ آذر حسینی فاطمی
چکیده
زمان مفهومی پیچیده است که در هر فرهنگ و جامعهای معنای خاصی به خود گرفته است. نگاه افراد جامعه نسبت به زمان آنقدر اهمیت دارد که برخی دیدگاه مردم جامعه نسبت به زمان را معرف نوع فرهنگ آن جامعه تلقی میکنند.در این مقاله برآنیم تا با استفاده از روش کیفی دیدگاه مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در مورد نقش زمان در نظام آموزشی ایران و همچنین ...
بیشتر
زمان مفهومی پیچیده است که در هر فرهنگ و جامعهای معنای خاصی به خود گرفته است. نگاه افراد جامعه نسبت به زمان آنقدر اهمیت دارد که برخی دیدگاه مردم جامعه نسبت به زمان را معرف نوع فرهنگ آن جامعه تلقی میکنند.در این مقاله برآنیم تا با استفاده از روش کیفی دیدگاه مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در مورد نقش زمان در نظام آموزشی ایران و همچنین در فرهنگ روزمرۀ ایرانی را بسنجیم. بدین منظور با 8 مدرس زبان انگلیسی و 10 زبانآموز مصاحبه صورت گرفت. از تحلیل مصاحبهها چند موضوع استخراج شد که عبارتند از: رویکرد منفعلانه نسبت به زمان در فرهنگ روزمره، عدم توجه کافی به زمان در نظام آموزشی ایران، درصد بالای هدر رفتن زمان در کلاسهای زبان، حق تأخیر بر اساس نوع رابطۀ اجتماعی، زندگی در زمان آینده و عدم تأثیرپذیری از فرهنگ انگلیسی در وقتشناسی. در پایان، راهکارهایی برای توجه بیشتر به نقش زمان در سطح آموزشی و فرهنگی ارائه شد.
نعیمه خرقانی؛ بهزاد قنسولی؛ پرویز بیرجندی
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر و ارتباط سطح انگیزه بر روی درک مطلب زبانآموزان ایرانی میپردازد که برنامۀ آموزشی مبتنی بر رابطۀ متقابل بین زبانآموز و معلم و کار گروهی بین زبانآموزان دریافت میکنند. در ابتدا زبانآموزان به چهارگروه تقسیم میشوند. زبانآموزان همگی دانشجویان ترم سوم رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی بودند و در پیشآزمون ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر و ارتباط سطح انگیزه بر روی درک مطلب زبانآموزان ایرانی میپردازد که برنامۀ آموزشی مبتنی بر رابطۀ متقابل بین زبانآموز و معلم و کار گروهی بین زبانآموزان دریافت میکنند. در ابتدا زبانآموزان به چهارگروه تقسیم میشوند. زبانآموزان همگی دانشجویان ترم سوم رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی بودند و در پیشآزمون تافل و اجرای اولیۀ پرسشنامه شرکت کردند و تفاوت معناداری بین سطح انگیزه و توانایی درک مطلب آنان وجود نداشت. سپس آنان در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل قرار گرفتند. دو گروه کنترل (گروه الف و ب) بهترتیب 28 و 12 نفر زبانآموز داشتند و شیوۀ آموزش مهارت درک مطلب متداول را دریافت کردند. گروههای آموزشی (الف و ب) بهترتیب 28 و 12 نفر زبانآموز داشتند و شیوۀ آموزش مهارت درک مطلب مبتنیبر رابطۀ متقابل بین زبانآموز و معلم و کار گروهی بین زبانآموزان را دریافت کردند. در انتها همگی در پسآزمون تافل و اجرای دوم پرسشنامه شرکت کردند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانسِ دوطرفه وتحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروههای آموزشی از گروههای کنترل بهتر عمل کردند و برنامۀ کمکآموزشی بر روی انگیزه برای خودکارآمدی، چالش، کنجکاوی، رقابت، شناختهشدن، نمرات، دلایل اجتماعی و اطاعت در درک مطلب تأثیر میگذارد.
پریسا طاهری؛ مجید الهی شیروان؛ بهزاد قنسولی؛ احمد صفار مقدم
چکیده
در جهان امروز که اجزای درونش به طور فرهنگی با یکدیگر در ارتباطند، فهم فرهنگی، مولفهی اصلی ارتباط یا عدم ارتباط شمرده میشود. بدین معنا که اهداف یادگیری زبان را دیگر نمیتوان تنها در قالب فرآیندی زبانی در نظر گرفت، بلکه بایستی یادگیری زبان را در راستای توانش ارتباطیِ بینفرهنگی سوق داد. بنابراین، مدرسان زبان خارجی ملزم به استفاده ...
بیشتر
در جهان امروز که اجزای درونش به طور فرهنگی با یکدیگر در ارتباطند، فهم فرهنگی، مولفهی اصلی ارتباط یا عدم ارتباط شمرده میشود. بدین معنا که اهداف یادگیری زبان را دیگر نمیتوان تنها در قالب فرآیندی زبانی در نظر گرفت، بلکه بایستی یادگیری زبان را در راستای توانش ارتباطیِ بینفرهنگی سوق داد. بنابراین، مدرسان زبان خارجی ملزم به استفاده و ارتقای توانش بینفرهنگی در بین زبانآموزانشان هستند. در نگاه اول، اینطور به نظر میآید که مدرسان به قدر کافی با فرهنگهای زبان خارجی که تدریس میکنند آشنا باشند، در نتیجه تحقیق حاضر، منطقاً در پی بررسی میزان آشناییِ مدرسان ایرانی با فرهنگهای خارجی و آمادگیشان برای آموزش توانش بینفرهنگی است. البته از طرفی این تحقیق به درک مدرسان از پروفایل یادگیریِ فرهنگی-زبانیِ زبانآموزانشان نیز میپردازد. بدین منظور، از 120 مدرس ایرانی که در موسسات خصوصی مشهد به تدریس زبان انگلیسی مشغول بودند خواسته شد به سوالات بخش 4 و 5 پرسشنامه ای تحت عنوان «مدرسان زبان خارجی و توانش بینفرهنگی که توسط لایز سرکو (2005) طراحی شده پاسخ دهند. یافتههای تحقیق نشان داد که مدرسان به آشنایی و آمادگی بیشتر به منظور بینفرهنگیسازیِ آموزش زبان خارجی و ارتقای پروفایل یادگیریِ فرهنگیِ زبانآموزان از منظر توانش بینفرهنگی نیازمندند.